با اینکه چون ماری درون آستین بودند
زیباترین شبهای من روی زمین بودند
چشمانت، آن الماسهای قهوهای یک عمر
با چشمهای خواب و بیدارم عجین بودند
هر چند آخر زهر خود را ریختند اما
تا لحظه آخر برایم بهترین بودند
تاریخ : پنج شنبه 93/8/29 | 12:25 صبح | نویسنده : محسن ذبیحی | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.